سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 378129

  بازدید امروز : 120

  بازدید دیروز : 95

درباره سلامتی

 
شتابزدگی را واگذار و در حجّت بیندیش و خود را از پریشان گویی نگاه دار، تا از لغزش ایمن بمانی . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 92/8/19::: ساعت 9:2 عصر

نقد هفته نامه سلامت(9)

در ماه عزای حسینی در این قسمت از سلسله نقدهای هفته نامه سلامت به نقد نگاه این نشریه درباره مقوله شادی می پردازیم.

در شماره 439، صفحات موضوع ویژه به بهانه شادی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری و راه یابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی، با این عنوان که "طفلی به نام شادی دیریست که گمشده است"، و با درج مقالات متعددی از برخی متخصصان، به این موضوع می پردازد که "آیا ما ملت غمگینی هستیم یا شاد؟" و "ریشه های این شادی در کجاست؟"

دکتر سید حسن علم الهدایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه فردوسی مشهد در مقاله ای تحت عنوان "چو شادی بکاهد، بکاهد روان" می گوید:"در مذهب ما غم بیشتر از شادی انعکاس داشته است" و اظهار تأسف می کند از اینکه "فضای غالب در جامعه ما معمولاً فضای تشویق و ترغیب به اندوه و غم گرایی است"

دکتر حامد محمدی کنگرانی، روان‌پزشک، عضو کمیته روان‌درمانی و رسانه انجمن روان‌پزشکان ایران نیز در آسیب شناسی و ارائه راه حل برای شادی در جامعه می گوید: " ... خیلی از ما ساکت و غمگین بودن را سنگینی و متانت می‌دانیم و ابراز شادی و خندیدن را نشانه سبک بودن شخصیت و جلف بودن تلقی‌می‌کنیم. این ذهنیت، از قدیم در کشور ما وجود داشته و در مورد خانم‌ها سخت‌گیرانه‌تر بوده، به طوری که می‌گفتند دختر اصلاً نباید بخندد و هنوز هم اگر کسی زیاد بخندد (چه مرد و چه زن)، او را به الکی‌خوش بودن متهم می‌کنیم ... در حالی که در کشورهای شاد، مردم راحت به هر موضوعی می‌خندند.
فرهنگ آنها به گونه‌ای است که روی سریال‌ها و برنامه‌های طنز، صدای خنده پخش می‌کنند و علت این کار این است که اعتقاد دارند این خنده به بیننده منتقل و باعث شادی و خندیدن او می‌شود ولی خیلی از ما چنین چیزی را جلف و بی‌مزه می‌دانیم... "

سپس اظهار خوشحالی می کند از اینکه " در حال حاضر در کشور ما این فرهنگ در حال تغییر است... حتی در برنامه‌های تلویزیونی مخصوص کودکان هم آنها را به دست زدن و جیغ و هوراکشیدن تشویق می‌کنند تا بدانند خندیدن، آن هم در جمع، کار زشتی نیست. "

اما ایشان این را هم کافی نمی داند و اظهار تأسف می کند از اینکه فیلم شادی برای بچه‌ها ساخته نمی‌شود، کنسرت موسیقی مخصوص بچه‌ها نداریم و تئاتر شادی برای بچه‌ها اجرا نمی‌شود تا در جمع به شادی بپردازند. 

و در پایان می گوید: ما خودمان می‌گوییم خنده بر هر درد بی‌درمان دواست ولی نه‌تنها آن را درمان نمی‌دانیم بلکه حتی اجازه نمی‌دهیم شادی‌مان بروز بیرونی داشته باشد.

اما در نقد برخی از این اظهارات باید موارد ذیل را مد نظر داشت:


1- در مذهب ما اعیاد بزرگی وجود دارد و در فرهنگ اسلامی به همان اندازه که به سوگواری بر اهل بیت(علیهم السلام) تأکید شده است، به سرور و شادمانی نیز توصیه شده است و اینکه ملتزمان به فرهنگ شیعی سرور و شادمانی خود را به صورت عزاداری علنی نمی کنند، اشکال از فرهنگ نیست  بلکه پیروان فرهنگ کوتاهی کرده اند.(1)

2- یکی از دلایل غالب بودن عزاداری بر سرور و شادمانی در فرهنگ شیعی, ظلمی است که به اهل بیت(علیهم السلام) رفته است, ظلمی که نمی توان در تاریخ, برابری برای آن پیدا نمود. ازاین رو, بدیهی است که در حد ظلم عظیمی که بر امامان معصوم رفته است  یاد کرد مظلومیت آنان در قالب سوگواری, مرثیه و روضه خوانی گسترده تر از شادمانی باشد و در این میان از آنجا که ظلمی که به سیدالشهدا(علیه السلام) شده, از ظلم های دیگر به امامان(علیهم السلام) برتر و عمیق تر بود, ذکر مصایب آن حضرت بیشتر و فراگیرتر است.(2)

بنابراین اگر مردم کشورهای به اصطلاح شاد از ما پرسیدند که چرا عزاداری های شما یبش از جشن هایتان است، به جای اینکه منفعلانه احساس شرمساری کنیم باید از این فرصت برای بیان مظلومیت هایی که اهل بیت(علیهم السلام) در راه هدایت انسان ها و رساندن آن ها به کمال مطلوبشان متحمل شدند بپردازیم و علت غلبه غصه بر شادی را متحقق نشدن خواست آنان در راه سعادت و نجات و کمال و آزادی واقعی بشریت بدانیم.

3- شما در علم روانشناسی و روانپزشکی چه شاخص هایی برای آدم های غمگین و غیرشاد دارید؟ آیا غم آسیب زا برای سلامت روان را غمی نمی دانید که منجر به افسردگی، گوشه گیری، بی حوصلگی، انزوا و کناره گیری از فعالیت های اجتماعی بیانجامد؟

آیا با این شاخص ها در علم روانشناسی می توان مردمی را که با شور و اشتیاق و نشاط زایدالوصفی به استقبال ماه عزای حسینی می روند و با اشک بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام)، مشکلات و غم ها و کینه های دنیوی در نظرشان حقیر می شود و فعالیت های اجتماعی و ایثار و نثار و همدلی در آن ها به اوج خود می رسد، غمگین و غیر شاد نامید؟(3)

آیا عزاداری ها غیر منطبق بر شاخص های سلامت روان است که بی دلیل و طولانی و شدید بودن سوگواری در آن مضر دانسته شده؟ پس از عزادری ها چهره مردم چگونه است؟ عصبی و پرخاشگر و بی حوصله و عبوسند یا اینکه با هم بگو و بخند دارند و شادمانی بیش از گذشته در چهره شان موج می زند؟(4)

جالب اینکه همین هفته نامه سال گذشته به مناسبت ماه محرم در
صفحات پرونده به موضوع "سوگواری و سلامت" پرداخت که در ستون "حرف آخر" با عنوان "این سوگواری دلمردگی نمی‌آورد" شیخ احمد یزدی، محقق و مدرس حوزه و دانشگاه می گوید: "... کمتر عیدی است که در آن تاکید به خواندن زیارت امام حسین(ع) نشده باشد، در حالی که روز عید، روز شادی است و این مساله با خواندن زیارت امام‌حسین(ع)منافات ندارد، چرا که خواندن زیارت امام‌حسین(ع) حقیقتا قلب‌ها را صفا و آرامش می‌دهد و شادی ظاهری و باطنی به انسان هدیه می‌‌کند. "

4- نباید متخصصان ما متأثر از متون سکولار در علم روانشناسی، مرعوب شادی نمایی و سر و صدای انسان های تهی از شادی درونی و مصداق «أفئدتهم الهوی» شوند و آنچه را که در منابع دینی آمده و در فرهنگ بومی مردم وجود دارد، آسیب تلقی کنند. لذا لازم است درباره تجویز خنده زیاد و قهقهه با صدای بلند، موارد ذیل را خاطرنشان سازیم:

الف) اسلام اصل شادى و عوامل آن را ناپسند نشمرده است، بلکه آن را تأیید و توصیه کرده است.

ب) شادى و نشاط از دیدگاه اسلام داراى حد و مرز مى‏ باشد. محتوا و قالب شادى و نشاط و عوامل آن نباید با روح توحیدى و انسانى که دین اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافى باشد؛ زیرا هر پدیده‏اى که انسان را از آرمان و غایت اصلى خویش دور سازد، به هیچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود. بنابراین پدیده شادى و نشاط و عوامل آن به عنوان یک نیاز اساسى و ضرورى تا حدى روا و مجاز مى‏ باشد که علاوه بر آن که مانع نیل انسان به هدف اصلى‏ اش نگردد، بلکه در رسیدن به آن مددکار وى باشد.

ج) شوخی و خنده از نظر اسلام اگر سخن ناشایستى در میان نباشد، اشکالى ندارد (کافى، ج‏2، ص‏663). ولی اگر شوخى از حد خارج شود و به بیهودگى یا زیاده‏ روى بیانجامد، باز از نظر اسلام عملى ناپسند خواهد بود؛ همان طور که امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى‏فرماید: «هر کس بسیار شوخى کند، وقار و سنگینى او کم مى‏شود» (غررالحکم، ص‏222).
امام صادق(علیه السلام) مى‏ فرماید: «زیاد شوخى کردن، آبرو را مى‏برد».(کافى، ج‏2، ص‏665).

د) قالب‏ هاى نشاط و شادى و عوامل آن نیز باید در شأن مقام انسان و آرمان‏هاى والاى او باشد؛ زیرا گاهى محتوایى مفید، در قالبى نامناسب نتیجه اثرگذارى را معکوس خواهد کرد و به همین دلیل در روایات، «قهقهه» از شیطان تلقى شده‏(کافى، ج‏2، ص‏664) و «تبسم» بهترین خنده دانسته شده است.(غررالحکم، ص‏)222. (5)

5- و اما درباره اظهار تأسف از بابت نداشتن کنسرت موسیقی برای کودکان، مجال دیگری می طلبد که إن شاءالله در فرصت بعدی به آن خواهم پرداخت.

--------------------------------------

پی نوشت ها:

1- برگرفته از کتاب فرات حیات- صفحه 104- پاسخ به سؤال "چرا در فرهنگ شیعه، همیشه حزن، اندوه و عزاداری حاکم است؟"

2- همان- صفحات 104 و 105

3- در این باره کلیپی از سخنان استاد پناهیان ببینید با عنوان شادی واقعی به مدت 3 دقیقه و 5 ثانیه:  لینک دانلود

4- در فکر نقد مطالب این هفته نامه در این زمینه بودم که به گفتگوی جالب حجة الاسلام دکتر عباس پسندیده با عنوان "شادکامی در اسلام"در شبکه قرآن برخوردم(قابل ذکر است ایشان در زمینه روانشناسی نیز تخصص دارند): لینک دانلود فایل تصویری - لینک دانلود فایل صوتی (این لینک ها مربوط به سایت تلویبیون است که ممکن است پس از مدتی قابل دسترسی نباشد. لذا در صورتی که برای دانلود فایل ها به مشکل برخوردید از طریق بخش نظرات خبر دهید تا در محل مناسبی بارگزاری کنم. در ضمن لینک های موجود برای دانلود در این سایت، پس از عضویت قابل مشاهده می باشد)

5- برگرفته از کتاب فرات حیات- صفحات 110و 111- بخشی از پاسخ به سؤال "شادی و نشاط چه نسبتی با دین دارد؟"، با عنوان "مرز شادی و نشاط" - لینک های پاسخ کامل به این سؤال در سایت پرسمان: قسمت اول - قسمت دوم